کد مطلب:27983 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

ابوسعید خُدْری












807. تاریخ دمشق - به نقل از عبد اللَّه بن شریك، از سهم بن حصین اسدی -:من و عبد اللَّه بن علقمه كه روزگاری از دشنامگویان علی علیه السلام بود، به مكّه وارد شدیم. به او گفتم:آیا می خواهی با ابو سعید خدری تجدید عهدی كنیم؟ گفت:آری. پس نزد او رفتیم.

[ عبد اللَّه بن علقمه] گفت:آیا فضیلتی درباره علی شنیده ای؟

گفت:«آری. چون برایت نقل كردم، آن را از مهاجران و انصار و قریش بپرس. پیامبر خدا روز غدیر خم برخاست و بیان رسایی كرد و گفت:"ای مردم! آیا اختیار من به مؤمنان، از خود آنها بیشتر نیست؟". گفتند:چرا. سه بار این سخن را تكرار كرد و سپس گفت:"ای علی! نزدیك بیا". پس، پیامبر خدا دو دست او را بالا برد - تا آن جا كه به سفیدی زیر بغلشان نگریستم - و سه بار گفت:"هر كه من مولای اویم، علی مولای اوست"».

عبد اللَّه بن علقمه گفت:تو خودت این را از پیامبر خدا شنیدی؟ ابو سعید گفت:«آری» و به گوش ها و سینه اش اشاره كرد و گفت:«دو گوشم آن را شنید و دلم آن را حفظ كرد».

عبد اللَّه بن شریك می گوید: عبد اللَّه بن علقمه و سهم بن حصین بر ما وارد شدند و چون نماز ظهر را خواندیم، عبد اللَّه بن علقمه برخاست و سه بار گفت:من به درگاه خدا از دشنام دادن به علی توبه می كنم و از او آمرزش می طلبم.[1].









    1. تاریخ دمشق:228/42 و 229، الأمالی، طوسی:433/247.